خب ظاهراً خیلی می خواستند مادرشان را بفرستند، بنابراین او برادر / پسرشان را لعنت کرد، نمی دانم اسمش را چه بگذارم، اما با قضاوت بر اساس ناله های هر دو طرف آنها این جنس را بسیار دوست دارند. اگرچه در اصل ، چرا تعجب می کنید اگر برادر چنین یدایی است ، پس مطمئناً رابطه جنسی با او باید هر دو طعم داشته باشد ، و اینطور شد. من تعجب می کنم که پدرم شرکت نکرد، زیرا همیشه این اتفاق می افتد.
این یک پسر خوش شانس است، آن دختر به دیک او نیاز داشت. الاغش فقط التماس می کرد که او را آنجا بگذارند. بد نیست دوست دختر می داند چگونه به مکیدن، پسر تقدیر او را تغذیه و همه چیز مانند آب نبات رفت.