بیایید آن را اینگونه بیان کنیم. هر مردی لیاقت زنی را دارد که دارد. در این صورت شوهر سست است. زن لعنتی را آورد و به جای اینکه زن و معشوق را فوراً از خانه بیرون کند، فقط چند جمله اعتراضی گفت که در بین آن دو وزنی نداشت. تحقیر بزرگتر این بود که بعد از اینکه همسرش را فاک کردند، تقدیر کردند و روی صورت شوهر پاشیدند و او دوباره سیلی عوضی زد.
به نظر من بیشتر شبیه پدرشوهر و عروس هستند. او برای یک نوه خیلی پیر است و او آنقدرها هم پیر نیست. اما پدربزرگ وقتی در انعکاس آینه دید که این دختر چه می کند واقعاً عصبانی شد!