اما شما نباید انیماشک جوان را از خود دور می کردید. او با عکس هایش مانند دختران رفتار می کرد. و آن میلف سرگرمی اش را مسخره می کرد. بنابراین او را زمین گذاشت و بدون اینکه بخواهد سوراخ های خیس او را برداشت. و هر چه انگشتانش عمیق تر فرو می رفت، مقاومت کمتری نشان می داد. همیشه لعنت کردن رئیس و شلخته کردنش لذت بخش بود. پس از مکیدن خروس خود - او آن مرد را به عنوان استاد خود شناخت.
من انواع و اقسام تجربیات را در زندگی ام داشته ام، از جمله در سینما با دوستم. اما البته ما لباس ها را در نیاوردیم. بنابراین دوستم خم شد و مرا مکید، سپس از بالای من بالا رفت و روی دیک من پرید. این حتی همسایه ها در سالن ایستاده اند، اما همانطور که در این ویدئو - هرگز اتفاق افتاده است! مگر اینکه بتوانید یک سالن سینما با سالنی تقریباً خالی پیدا کنید و این به این راحتی هم نیست! راحت تر است که برای یک ساعت به یک هتل ارزان برخورد کنید!